🔻 نوع تعامل ما با دیگران چگونه باید باشد؟! یک جاهایی قرآن میگوید با برخی از کافران خوبی کنید با قسط با آنها رفتار کنید، یک جاهایی میگوید با برخی از کافران با غلظت و شدید برخورد کنید، اصلاً چرا با آنان نمیجنگید؟! یک جاهایی میگوید از اطاعت آنها دوری کنید و... حالا تکلیف چیست؟! نسخه ما چیست؟! خوبی کنیم؟ بجنگیم؟ اطاعت نکنیم؟! ملاک چیست؟! گارد اولیه ما چه باشد؟! گارد جنگ یا صلح و دوستی؟ یا انقطاع؟! و...
🔻 نکته مهم که متأسفانه حتی در سطوح بالا مثل ریاستجمهوری نیز به آن دقت نمیشود، اینکه فکر میکنند باید همه را یککاسه کرد و یا با همه از سر صلح و دوستی درآمد، یا از سر جنگ! اما در واقع موضوع هر کدام از احکامیکه دین و قرآن برای ما مشخص میکند، متفاوت است؟
🔻 گارد اولیه و حاکم ما نسبت به همه طاغوتها و هرآنچه غیر خداوند است، عدم اطاعت باید باشد، فرقی ندارد که روبروی ما مسلمان است یا کافر، هرکس جز از طریق ولایت الهی و جاریکننده قوانین الهی، بخواهد اعمال ولایت کند، ما موظفیم که از رفتن ذیل ولایت و قوانین او اجتناب کنیم. قرآن میگوید: این شعار همه انبیاء در همه سرزمینها و زمانها بود که: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت» (نحل:۳۶) خداوند را اطاعت کنید و از طاغوت اجتناب کنید. اجتناب به معنای بروید بجنگید نیست، یعنی از او دوری کنید، منقطع باشید از او، مقابلش استقلال داشته باشید، از او اطاعت نکنید، به او تکیه نکنید، او را دوست خودتان نگیرید. وقتی بحث ولایت و سرسپردگی و اطاعت شود، غیر از خداوند همه طاغوت هستند و باید از آنها اجتناب کرد. حالا در این مسیر عدم اطاعت ممکن است گاهی لازم شود قدرت داشته باشیم و با اعمال قدرت و جنگ اجازه ندهیم، طاغوتها اراده خود را بر ما تحمیل کنند و گاهی هم ممکن است قدرت نداشته باشیم و تقیه کنیم و بهظاهر و بهضرورت، بهصورت محدود جاهایی از آنها اطاعت کنیم؛ اما این اطاعتکردن محدود، خلاف اصل است و موقت و بهقدر ضرورت. قرآن به این عدم اطاعت و حفظ استقلال مقابل دیگران «جهاد کبیر» میگوید: «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً» (فرقان:۵۲).
🔻 حال که گارد و اصل اولیه روشن شد، ممکن است برخی از کفار باشند که بنایی ندارند که اراده خود را بر شما تحمیل کنند و بر سر دین شما نیز با شما جنگی ندارند و با استقلال و حاکمیت ارضی شما نیز کاری ندارند، نسبت به این دسته از کفار، قرآن میگوید: با آنان با خوبی وارد شوید، محبت کنید با قسط و برابری رفتار کنید: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ» (ممتحنه:۸) خدا شما را از کسانى که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، باز نمىدارد که با آنان نیکى کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مىدارد.
🔻 با این جنس کفار روابط سیاسی و تجاری و علمیو... داشته باشید؛ اما برخی از کفار و طاغوتها هستند که دستبردار نیستند، با دین شما کار دارند، به حاکمیت ارضی و استقلال شما تجاوز میکند، میخواهند اراده خود را بر شما تحمیل کند، با آنها چه باید کرد؟ با آنها هم صلح و دوستی؟ با آنها هم در عین زورگویی و تحریمکردنشان، در عین کارداشتنشان با دین ما، در عین تجاوزگریشان، دست دوستی و برادری بدهیم؟! اینجا را قرآن میگوید:
«إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (ممتحنه:۹) فقط خدا شما را از دوستى با کسانى باز مىدارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانههایتان بیرون رانده و در بیرونراندنتان با یکدیگر همپشتی کردهاند و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگراناند.
📌 اینجاست که ما به آقای ظریف، پزشکیان، روحانی، خاتمیو امثالهم اشکال داریم، قرآن میگوید: مقابل رئوس و بزرگ این جنس کافران محکم بایستید و بجنگید، تا دست از این رفتار زورگویانه و تجاوزگریشان بردارند: و اگر سوگندهاى خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند، پس با پیشوایان کفر بجنگید، چرا که آنان را هیچ پیمانى نیست، باشد که [از پیمانشکنى] باز ایستند. (التوبه:۱۲) چرا با گروهى که سوگندهاى خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده [خدا] را بیرون کنند، و آنان بودند که نخستینبار [جنگ را] با شما آغاز کردند، نمىجنگید؟ آیا از آنان مىترسید؟ با اینکه اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید. (التوبه:۱۳)