🔻 در تفسیر علی بن ابراهیم قمیاز امام صادق (علیهالسلام) روایتی آمده است که در آن به یکی از سنن مهم الهی در تربیت و رشد مؤمنین یعنی وجود همیشگی دشمن برای مؤمنان اشاره شده است:
🔻 قوم عاد در دشتی زندگی میکردند و دارای کشت و زراعت و درختان خرمای بسیاری بودند، عمرهای طولانی و قامتهای بلند داشتند، اما بت میپرستیدند. به همین خاطر خداوند هود (علیهالسلام) را در میان آنها به پیامبری برگزید تا آنها را به اسلام (تسلیم مقابل اراده الهی) دعوت نماید و همتایی برای خداوند قائل نشوند. اما قوم عاد، زیر بار نرفتند و به پیامبر خود ایمان نیاوردند و او را آزار دادند. به همین علت به خواست خداوند، به مدت هفت سال از آسمان باران نبارید و قوم هود دچار قحطی شدند. هود کشاورز بود و کشتزار خود را آبیاری میکرد. گروهی از قوم قحطی زده او به سوی منزل او آمده و سراغش را گرفتند. زنی یکچشم و سپید موی از منزل بیرون آمد و گفت: شما کیستید؟ گفتند: ما از سرزمین فلان هستیم و دچار قحطی و خشکسالی شدهایم. نزد هود آمدهایم تا از او درخواست کنیم دعا کند که بر ما باران ببارد و سرزمینمان حاصلخیز گردد. آن زن گفت: اگر دعای هود مستجاب میشد، برای خودش دعا میکرد؛ چرا که همه کشت او بهخاطر بیآبی سوخته و از بین رفته است. گفتند: او الآن کجاست؟ گفت: الان در فلان جاست.
🔻 آنان نزد هود آمدند و گفتند: پیامبر خدا! خشکسالی و قحطی سرزمین ما را فراگرفته و از آسمان بارانی نباریده است. از خداوند درخواست کن که سرزمین ما حاصلخیز گردد و باران ببارد. هود آماده نمازخواندن شد و نماز بهجای آورد و برای آنان دعا کرد و به آنان گفت: به شهر و دیار خود برگردید که آسمان شهرتان بارانی شده و سرزمینتان حاصلخیز گشته است.
🔻 قوم هود گفتند:ای پیامبر خدا! ما موضوعی عجیبوغریب دیدیم. گفت: چه دیدید؟ آنان ماجرای گفتگوی خود و آن زن کور و سپیدموی را بازگو کردند.
هود گفت: او همسر من است و من از پروردگار برای او طول عمر دعا میکنم. گفتند: چرا برای طول عمر او دعا میکنی؟! حضرت پاسخ داد: «لِأَنَّهُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مُؤْمِناً - إِلَّا وَ لَهُ عَدُوٌّ یُؤْذِیهِ وَ هِیَ عَدُوَّتِی - فَلَأَنْ یَکُونَ عَدُوِّی مِمَّنْ أَمْلِکُه - خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَکُونَ عَدُوِّی مِمَّنْ یَمْلِکُنِی» خداوند، هیچ انسان مؤمنی را نیافریده، مگر آن که دشمنی دارد که او را اذیت میکند و آن زن، دشمن من است و اگر دشمن من از زیردستان و نزدیکان من باشد، بهتر از آن است که دشمن من کسی باشد که بر من مسلط باشد.
🔻 هود در میان قوم خود ماند و آنان را به ایمان به خداوند دعوت میکرد و از پرستش بتها نهی میکرد تا آن که سرزمین آنها حاصلخیز شده و خداوند بر آنان باران بارید و در این باره، خداوند در قرآن فرموده است: «وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ» اما آنان همانطوری که پروردگار سخن آنها را نقل کرده است، گفتند: «یَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَیِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَن قَوْلِکَ وَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ» و هنگامیایمان نیاوردند، خداوند بر آنان بادی بسیار تند و سرد فرو فرستاد.